"زنانگی های یک زن"

"پشت این پنجره یک نامعلوم نگران من و توست"

"زنانگی های یک زن"

"پشت این پنجره یک نامعلوم نگران من و توست"

"به دست کیسه ی غم را گرفته ام بروم/ دلم گرفته دلم را گرفته ام بروم"


أنا المَرأةُ الّتی غَرَقَت بِها المَراکِبُ کُلَّها وَ خَذَلَتها

وَ حینَ لَم یَبقَ لَها مِنَ الأشرِعَةِ غَیر جِناحَیها

تَعَلَّمَت کَیفَ تَتَحَوَّلُ مِن إمرأةٍ إلی نورسٍ

***********************************

من زنی هستم که تمام کشتی ها در او غرق شدند و تنهایش گذاشتند

و وقتی که دیگر هیچ بادبانی برایش باقی نمانده بود به جز بال هایش

آموخت که چگونه از یک زن به پرنده ا ی دریایی تبدیل شود....

"غادة السمّان ترجمه ی خودم"



* عنوان پست از محمّد سلمانی

* منم آن زخم که بِه می شود از زخم دگر/ درد بی منّت عشق است که درمان من است/"شفایی اصفهانی"

* غم پیراهن تنگی ست که زیبایی ام را بی رحمانه می بلعد/ و شادی پیراهن گشادی که هیچوقت اندازه ی تنم نشد/ و تنهایی که با هر پیراهن جدید که بر تن می کنم زیباتر می شود/"فریا زعفری"

* هر بلبلی که باخبر از رنگ و بوی اوست/ شوری ست در سرش که نداند چمن کجاست/ تن در دهم برای چه بر عالم لباس؟/ آن تن که فارغم کند از پیرهن کجاست/"آتش اصفهانی"

* من یک قلب قدیمی ام/ از آن هایی که سخت عاشق می شوند/ از آن ساختمان های عجیبی که هرچه بیشتر می لرزند، محکم تر می شوند/ و یک روز می بینی به سختی می خندم/ به سختی گریه می کنم/ و این ابتدای سنگ شدن است/"لیلا کردبچه"

* من یاد گرفته ام چگونه زخم هایم را مثل پیراهنم بدوزم/ من یاد گرفته ام چگونه استخوانم را مثل لولای در جا بیندازم/"گروس عبدالملکیان"

* هر کسی ویرانه ی خود را عمارت می کند/ ما به تعمیر دل بی پا و سر ویران شدیم/"بی دل دهلوی"

* این را هم بخوانید:

 لَو یَعرِفونَ مَکانتَهُم فی قُلوبِنا

لَبَکوا خَجِلاً مِن تَصَرُّفاتِهِم

*******************************

اگر می دانستند که چه جایگاهی در دل های ما دارند

از شرمساری رفتارهایشان به گریه می افتادند

" غادة السمّان ترجمه ی خودم"

* کسی که زودتر اعتراف کند بازنده است. کسی که زودتر بگوید دوستت دارم بازنده است، زیرا طرف مقابل با شنیدن این حرف لبخند معنی داری می زند و می فهمد که محبوب است و لذا از این پس رابطه را کنترل می کند. اگر خوش شانس باشید این دو کلمه در زیر نور شمع همزمان به زبان می آیند و اگر خیلی خوش شانس باشید اصلا نیازی به بیان آن نیست عملا نشان داده می شود.../"رابرت مک کی"

* عشق غالبا یک نوع عذاب است امّا محروم بودن از آن مرگ است/" ویلیام شکسپیر"

* نخستین اتّفاقی که بعد از عاشق شدن رخ می دهد، تغییر شدید در خودآگاهی انسان است. محبوب شما به قول روانشناسان معنایی خاص پیدا می کند و به موجودی بدیع، منحصر به فرد و بسیار مهم بدل می شود. به قول یکی از مردان دلباخته" تمام دنیایم تغییر یافته و محور جدیدی پیدا کرده بود به نام مرلین" توصیف رومئوی شکسپیر از محبوبش موجزتر و پربارتر است"ژولیت خورشید است" ..../" هلن فیشر" ( به همین دلیل در پست قبل گفتم قباد را در سریال شهرزاد دوست داشتم. این همان دلیلی ست که سبب شد قبادِ بد از فرهادِ خوب، محبوب تر شود. من از همان ابتدا می دانستم که عشق به شهرزاد قباد را تغییر می دهد... )

* تصمیم بگیر که عاشق زیباترین، جالب ترین و باارزش ترین فردی بشوی که می شناسی، یعنی خودت/"وین دایر"

* پرهیز از آن کن که: " با یار چون گویم؟" خود یار می بیند، اگر نگویی./"شمس تبریزی"

* چون شدی زیبا بدان زیبا رسی/ تا رهانَد روح را از بی کسی/"مولانای من"

* همین...