وَ لِأنّی أحبَبتُک جدّاً
أرجوک لاتَکُن وَجَعاً أحکیهِ یَوماً ما لِغریبٍ
**********************************
و چون دوستت داشتم
امیدوارم آن دردی نباشی که روزی درباره اش با غریبه ای صحبت می کنم
"دیوارنوشته ی عربی ترجمه ی خودم"
* عنوان پست از محمد فرخ طلب فومنی
* دردمندان غم عشق دوا می خواهند/ به امید آمده اند از تو، تو را می خواهند/ روز وصل تو که عید است و مَنَش قربانم/ هر سحر چون شب قدرش به دعا می خوانند/ عالمی شادی دنیا و گروهی غم عشق/ عاقلان، نعمت و عشّاق، بلا می خواهند/"سیف فرغانی"
* این را هم بخوانید:
عِندَما تَتَخَطّى مرحلةً صعبةً مِن حیاتِک
أکمِلِ الحیاةََ کَناجٍ
وَ لیسَ کَضحیَّةٍ
******************************
وقتی در مرحله ای سخت از زندگی ات قدم می گذاری
زندگی ات را مثل یک بازمانده ادامه بده
و نه مثل یک قربانی
"مولانا ترجمه ی خودم"
///////////////////////////////////////////
* هنوز زنده ام از عشق و هفت جان دارم/ که می شود بروم هفت بار قربانت/"امیرحسین الهیاری"
* خویش فَربِه مینماییم از پی قربان عید/ کان قصاب عاشقان بس خوب و زیبا می کُشد/"مولانا"
* رفت حاجی به طواف حرم و باز آمد/ ما به قربان تو رفتیم و همانجا ماندیم/"میرنجات اصفهانی"
* گیرم خوش و شادمان توان زیست/ هیهات که بی تو چون توان زیست/"امیرخسرو دهلوی"
* اگر تو عشق نبازی به عمر خویش چه نازی/ که کار زنده دلان عشق بازی ست نه بازی/"خواجوی کرمانی"
* غیر معشوق ار تماشایی بُوَد/ عشق نَبوَد هرزه سودایی بُوَد/ عشق آن شعله ست کو چون برفروخت/ هرچه جز معشوق باقی جمله سوخت/"مولانا"
* به راز گفتم با دل، ز خاطرش بگذار/ جواب داد فلانی از آن ماست هنوز/"سعدی"
* گویند که عشق را بکن درمانی/ زان پیش که در علاج آن درمانی/ ما چاره ی درد عشق دانیم ولیک/ صبر است علاج عشق و آن در ما، نی/"افسر کرمانی"
* بر عشق گذشتم من، قربان تو گشتم من/ آن عید بدین قربان یعنی بنمی ارزد/"مولانای دوست داشتنی من"
* همین...