"زنانگی های یک زن"

"پشت این پنجره یک نامعلوم نگران من و توست"

"زنانگی های یک زن"

"پشت این پنجره یک نامعلوم نگران من و توست"

"تو جان نخواهی جان دهی هر درد را درمان دهی/ مرهم نجویی زخم را خود زخم را دارو شوی"


خُذی کُلَّ شیءٍ تُریدینَهُ

وَ أترُکی لی لُغَتی

فَأنا بِحاجةٍ حینَ تَکونینَ معی

إلی لُغةٍ جدیدةٍ أحِبُّکِ بِها

وَ أمشطُ شَعرَکِ بِها

وَ أغسلُ أقدامَکِ بِها

وَ أغطیکِ بِحنانِ حروفِها

عِندَما تَنامینَ...

**************************

هرچه می خواهی از من بگیر

و زبانم را برای خودم بگذار

چرا که وقتی با منی

 به زبان جدیدی احتیاج دارم تا با آن دوستت داشته باشم

و با آن موهایت را شانه کنم 

و با آن پاهایت را بشویم

و با مهربانی حروفش رویت را بپوشانم

وقتی به خواب می روی...

"نزار قبّانی ترجمه ی خودم"



* عنوان پست از مولانا

* منتظر می مانم تا عصایت شوم/ سوی چشمانت/ یادآور قرص هایت/ هم بازی نوه هایت/ من جوانی ام را برای پیری ات کنار گذاشته ام/"علی قاضی نظام"

* ای بوسه ات شراب و از هر شراب خوشتر/ساقی اگر تو باشی حالم خراب خوشتر/بی تو چه زندگانی؟ گر خود همه جوانی/ ای با تو پیر گشتن از هر شباب خوشتر/جز طرح چشم مستت، بر صفحه ی امیدم/ خطی اگر کشیدم، نقش بر آب خوشتر/ خورشید گو نخندد، صبحی تتق نبندد/ ای برق خنده هایت، از آفتاب خوشتر/ هر فصل از آن جهانی است، هر برگ داستانی/ ای دفتر تن تو، از هر کتاب خوشتر/ چون پرسم از پناهی، پشتی و تکیه گاهی/ آغوش مهربانت، از هر جواب خوش تر/ خامش نشسته شعرم ، در پیش دیدگانت/ ای شیوه ی نگاهت، از شعر ناب خوش تر/"حسین منزوی"

* در اوّلین دیدار به هیچ موزیکی گوش نکن/ و هیچ عطری نزن/ و مبادا/ مبادا جایی که برای اوّلین بار می بری اش را زیاد دوست بداری/ و از من دلیل اینها را مپرس/"نزار قبّانی"

* و تنهایی من شبیخون حجم تو را پیش بینی نمی کرد/ و خاصیّت عشق این است/"سهراب سپهری"

* طوری دلم گرفته که باید تو وا کنی/ یعنی چنان شکسته که باید دعا کنی/ گفتی یک انتخاب کنم بین عشق و شعر/ ماندم چطور از دلت آمد جدا کنی؟/ گفتی دلم یکی ست و دلدار هم یکی/ افسوس قادری که یکی را دوتا کنی/ با دیگران که دید تو را چشم، گفتمش/ هر کس خطا کند تو نباید خطا کنی/ جسمت از آهن است دلت سنگ بی بها/ حتّی اگر که رویه ی خود را طلا کنی/ با احتیاط حمل نکردم ولی دل است/ دل عهد نیست بشکنی از نو بنا کنی/ نفرین شده ست ذکرم و بی فاصله دعا/ یارب مباد حاجت ما را روا کنی/"مجتبی سپید"

* مرنج چشم اگر از تو بر نمی دارم/ که آرزوی تو بسیار بوده است مرا/"میلی مشهدی"

* عشق/ دکّانی ست که مغازه دارش مُرده است/ و تو غمناک تکّه نانی برابر چشم او می دزدی/ من کودک این مغازه دارم/"شمس لنگرودی"

* وقتی که تو دستت نمی رسد خدا شاخه ها را پایین می آورد/ من این صحنه را بارها دیده ام/"غادة السمّان"

* ما چو شطرنجیم اندر بُرد و مات/ بُرد و مات ما ز توست ای خوش صفات/"مولانا"

* فکر نمی کردم امروز فرصت به روز کردن اینجا را داشته باشم برای همین پست روز مادر را دیروز گذاشتم برای فردا ولی امروز هم فرصتی پیدا شد و دوباره نوشتم. 

* عشق یعنی همین بیا بشین ورِ دلِ من...