"زنانگی های یک زن"

"پشت این پنجره یک نامعلوم نگران من و توست"

"زنانگی های یک زن"

"پشت این پنجره یک نامعلوم نگران من و توست"

"همه آرام گرفتند و شب از نیمه گذشت/ آنچه در خواب نرفت چشم من و یاد تو بود"


مِن سوءِ حَظّی 

نَسَیتُ أنَّ اللّیلَ طویلٌ

وَ مِن حُسنِ حَظِّکِ

تَذَکَّرتُکِ حَتّی الصَّباحِ...

********************************

از بدشانسی ام 

فراموش کردم که شب بلند است

 و از خوش شانسی ات تا صبح به یادت بودم...

"محمود درویش ترجمه ی خودم"



* عنوان پست از سعدی

خواب در عهدِ تو در چشمِ من آید هیهات/ عاشقی کارِ سری نیست که بر بالین است/ "سعدی"

* تو کیستی که من اینگونه بی تو بی تابم؟/ شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم/"فریدون مشیری"

* شب ها گذرد که دیده نتوانم بست/ مَردم همه از خواب و من از فکر تو مست/"سعدی"

* حال بی خوابی چشمِ من چه می داند کسی/ کو چو اختر هر شبی تا صبحدم بیدار نیست/"سعدی"

* ز خواب نازِ هستی غافلم لیک اینقَدَر دانم/ که هر کس می برد نام تو من بیدار می گردم/"بیدل دهلوی"

* من ز فکر تو به خود نیز نمی پردازم/ نازنینا تو دل از من به که پرداخته ای؟/"سعدی"

* تو شیرینی چو سیگاری که قبل از ترک می چسبد/ پُر از سمِّ نفس گیری که باشی مرگ می چسبد/"پروانه حسینی"

* می نویسی که دوستت دارم بی قراری بهانه می گیری/ با همان نامه های رگباری هی خودت را نشانه می گیری/ می نویسم که دوستت دارم قلمم گریه می کند با من/ شک ندارم که آخرش یک روز یا تو دیوانه می شوی یا من/"محمدرضا طباطبایی"

چه دیدم خواب شب کامروز مستم/ چو مجنونان ز بند عقل جستم/ به بیداری مگر من خواب بینم/ که خوابم نیست تا این درد هستم/ مگر من صورت عشق حقیقی/ بدیدم خواب کو را می پرستم/ "مولانا"