"زنانگی های یک زن"

"پشت این پنجره یک نامعلوم نگران من و توست"

"زنانگی های یک زن"

"پشت این پنجره یک نامعلوم نگران من و توست"

"همه ی شهرهای دنیا در نقشه ی جغرافیا به نظرم نقطه های خیالی اند/ مگر یک شهر/ شهری که در آن عاشقت شدم/ شهری که بعد از تو وطنم شد"


أ یَجوزُ أن یُحِبَّ المَرءُ مدینةً 

لِأنَّ قلبَهُ فی إحدی أحیائِها؟

*******************

آیا انسان می تواند شهری را دوست داشته باشد 

فقط یه این دلیل که قلبش در یکی از محلّه های آن گیر کرده؟

"احمد شوقی ترجمه ی خودم"



* عنوان پست از سعاد الصباح

* اتّفاقی به نام آمدنت/ می تواند به شهر جان بدهد/"محمّد شریف"

* گاهی تمام جمعیّت شهر / همان یک نفریست که نیست /"رومن پولانسکی"

*  تو اهل کدام شهری؟/ من اهل دوست داشتنم/ " مهدی اخوان ثالث"

وطن انسان جایی نیست که در آن متولد شده باشد/ بلکه جایی ست که در آن/ تمام تلاش هایش برای فرار به پایان برسد/"نجیب محفوظ"

نمی خواهم بدانم زاد روزت را/ زادگاهت را/ کودکی هایت/ و نورسیدگیت را/ که تو زنی از سلسله ی گل هایی/ و من اجازه ندارم در تاریخ یک گل دخالت کنم./"نزار قبّانی دوست داشتنی من" مگر می شود تو را دوست نداشت؟ :-)

الا دختر تو مادر داری یا نه/ نشونی از برادر داری یا نه / همون بوسی که دادی توی دالون/ نمیدونم به خاطر داری یا نه !!!/ شب تاریک و مهتابم نیومد/ نشستم تا سحر خوابم نیومدنشستم تا دم صبح قیومت/ قیومت اومد و یارم نیومد!!!/سه روزه رفتی و سی روزه حالا/ زمستون رفته ای نوروزه حالا/خودت گفتی سر هفته می یایُم/ شماره کن ببین چند روزه حالا / شب مهتاب که مهتابم نیومد/ نشستم تا سحر خوابم نیومد!!!/ نشستم از سر شب تا خروس خون/ همون یار بغل خوابم نیومد/ من از انگشتر دست تو بودم/ میون پنجه و شست تو بودم!!!/ اجل اومد که جونم را بگیره/ ندادم جون که پا بست تو بودم/"با صدای محسن چاوشی فوق العاده ست" لعنتی دوست داشتنی :-)

* هزار شب به سحر آمد و سحر شد شام/ ولی شبی که تو رفتی سحر نگشته هنوز/"یغما نیشابوری"

* آدم ها به اندازه ی "ناگفته هایشان" از هم دور می شوند نه به اندازه ی "قدم هایشان" / "علیرضا اسفندیاری"

* ای عشق، پیشِ هر کسی نام و لقب داری بسی/  من دوش نامِ دیگرت کردم که : دردِ بی‌دوا!/  "مولانا"

* عشق داغی ‌ست که تا مرگ نیاید، نرود/ هر که بر چهره از این داغ نشانی دارد!/ "سعدی"

* وابستگی یا دلبستگی؟ وابستگی یعنی می خواهمت چون مفیدی. دلبستگی یعنی می خواهمت حتّی اگر مفید نباشی. من به خودکار گران قیمت روی میزم برای جلسات مهم وابسته ام امّا به جعبه ی آبرنگ بی خاصیّتی که یادگار دوران کودکی ام است دلبسته ام! به کسی که دوستش داری دلبسته باش نه وابسته! "محمدرضا شعبانعلی" ( به کسی که دوستش دارید دلبسته اید یا وابسته؟ به نظر من دلبستگی زیباترین شکل انقراض است :-)

* بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر/ کز آتش درونم دود از کفن برآید/"حافظ" ( حافظ در این بیت عشق را همچون آتشی می داند که پس از مرگ هم از پیکر در خاک شده ی عاشق شعله می کشد و اینگونه است که عشق در وجود عاشقان، جاودان و ابدی ست و  با مرگ جسم از میان نمی رود)

* این را هم بخوانید:

اوّلاً: أحِبُّکِ

ثانیاً: مَهما حَدَثَ بینَنا

 لاتَنسَ اوّلاً...

******************

اوّل اینکه: دوستت دارم

دوّم اینکه : هرآنچه بینمان اتفاق افتاد

اوّلی را فراموش نکن...

"محمود درویش ترجمه ی خودم"

* مولانا سنگین ترین نفرین را در این دو شعر کرده آنجا که گفته:" تا بداند که شب ما به چه سان می گذرد/ غمِ عشقش دِه و عشقش دِه و بسیارش ده" یا آنجا که گفته: مرا بیدار در شب های تاریک/ رها کردی و خُفتی یاد میدار...

* در مجلس عشّاق قراری دگر است/ وین باده ی عشق را خماری دگر است/ آن علم که در مدرسه حاصل کردند/ کار دگر است و عشق کاری دگر است/"مولانا"

* شهر بزرگ است تنم/ غم طرفی من طرفی/"مولانا"

* چیز دیگری به ذهنم نمی رسد فعلا فقط همین...