"زنانگی های یک زن"

"پشت این پنجره یک نامعلوم نگران من و توست"

"زنانگی های یک زن"

"پشت این پنجره یک نامعلوم نگران من و توست"

" با وفا خواندمت از عمد که تغییر کنی/ گاه در عشق نیاز است به تلقین کردن"

أ ماتری ألیومَ ماأحلی شمائلهُ

صَحوٌ وَ غیمٌ و إبراقٌ و إرعادٌ

کَأنَّهُ أنتِ یا من لا نظیرَ لهُ

وَعدٌ و خُلفٌ و قریبٌ و إبعادٌ

**********************

امروز را نمی بینی که چه صفات زیبایی دارد

صاف و ابری است رعد و برقی دارد

درست مانند تو ، تویی که نظیر نداری

در وعده دادن، در بی وفایی، در وصل و  در هجران

"علی بن جهم ترجمه ی خودم"



* عنوان پست از کاظم بهمنی

* باوفا یارا جفا آموختی/ این جفا را از کجا آموختی؟/"مولانا"

* شد از جفای تو مُلکِ دلم خراب و هنوز/ در این غمم که از این هم خرابتر نکنی/ جفا که با من دل خسته می کنی سهل است/ غرض وفاست که با مردمِ دگر نکنی/"هلالی جغتایی"

* بسیار خلاف عهد کردی/ آخر به غلط یکی وفا کن/"سعدی"

* با آنکه چو عمر بی وفایی/ دارم همه عمر آرزویت/"عذاری"

* من بنده ی آن کسم که بی ماش خوش است/ جفت غم آن کسم که تنهاش خوش است/ گویند وفای او چه لذّت دارد/ ز آنم خبری نیست جفاهاش خوش است/"مولانا"

* اگر جایی غلط تایپی دیدید بعدا اصلاح می کنم...

* همین...