"زنانگی های یک زن"

"پشت این پنجره یک نامعلوم نگران من و توست"

"زنانگی های یک زن"

"پشت این پنجره یک نامعلوم نگران من و توست"

"هرچه کنم نمی شود تا بروی تو از دلم/ از تو فرار می کنم باز تویی مقابلم"


الحُبُّ کالحَربِ سَهلٌ أن تَبدَأهُ

صَعبٌ أن تَنهیهِ

وَ مُستَحیلٌ أن تَنساهُ

************************

عشق مانند جنگ است

شروع کردنش ساده ست

پایان دادنش دشوار

و فراموش کردنش محال

"دیوارنوشته ی عربی ترجمه ی خودم"



این را هم بخوانید:

لَستَ  أمامَ عَینی لکنَّکَ کُلّ ما أراهُ

مقابل چشمانم نیستی اما هر آنچه می بینم تویی...

"دیوارنوشته ی عربی ترجمه ی خودم"

سعید بیابانکی در همین مضمون سروده: ای آنکه دوست دارمت اما ندارمت/ بر سینه می فشارمت اما ندارمت/ ای آسمان من که سراسر ستاره ای/ تا صبح می شمارمت اما ندارمت...


و این را:

وَ ما دلیلُ الحُبِّ؟

أن تملکَ ألفَ سببٍ لِرَحیلٍ وَ لاترحَلُ

********************************

نشانه ی عشق چیست؟

اینکه هزار دلیل برای رفتن داشته باشی و نروی

"دیوارنوشته ی عربی ترجمه ی خودم"

* سعدی می گوید: سعدیا بی وجودِ صحبتِ یار همه عالم به هیچ نستانیم/ ترکِ جانِ عزیز بتوان گفت ترکِ یارِ عزیز نتوانیم...

* کسانی که شما را دوست دارند حتی اگر هزار دلیل برای رفتن داشته باشند ترکتان نخواهند کرد، آنها یک دلیل برای ماندن خواهند یافت !/"بهومیل هرابال"


* عنوان پست از طارق خراسانی

* یک نفر پرسید آخر عشق چیست؟/ گفتمش آتش به خرمن دیده ای؟/ عشق هم قلب تو را آتش زَنَد/ گفت حق با تو چه خوش سنجیده ای/ "زهرا مولوی"

* رهگذر داشت به لب سیگاری گفت آتش داری؟/ من اشاره به دلم کردم و گفتم آری/"احسان پارسا"

* ابتدا فکر می کردم شاید یک اتفاق ساده باشد، تا اینکه بعد از او هیچ اتفاق دیگری در من رخ نداد/ "آنا گاوالدا"

* اوّلین حادثه دیدنت بود/دومی دوست‌داشتنت/ بعد از آن حادثه ای رخ نداد/ "پژمان الماسی نیا"

* کلیدهایم از جیبم می افتند/ کیف پولم را گم می کنم/ گوشی ام را جا می گذارم/ و عجیب تو را که نیستی می برم با خودم/ در جیبم/ در کیفم/ در دلم.../ "آیدا حق طلب"

* سنگ هم عاشق شود گوهر صدایش می کنند/ در دل معشوق اگر باشی اسیری بهتر است/ "ایمان فرقانی"

* + تا حالا عاشق شدی؟

- بیست سالم که بود سی ثانیه عاشق شدم

+ حالا چی؟

-سی ساله دارم به اون سی ثانیه فکر می کنم

"دیالوگ فیلم The heat"

* سال ها بعد می فهمی آنچه به تو بر نمی گردد جوانی و زیبایی ات نیست/ آنچه به تو بر نمی گردد/ منم/ تو را پیر و زشت هم می پرستیدم/"مژگان عباسلو"

* گفتی نظر خطاست تو دل می بَری رواست؟/ خود کرده جُرم و خلق گُنه کار می کنی؟/ "سعدی"

* شب آخر به او گفتم که بی شک بی تو خواهم مُرد/ خجالت دارم از رویش که بی او زندگی کردم/"پروانه حسینی"

* سرم به مُردگی ام گرم بود قبل از تو/ چرا رسیدی و با عشق زنده ام کردی؟/"علی فردوسی"

* می تواند که تو را سخت زمین گیر کند / درد یک بغض اگر بین گلو گیر کند / آسمان بر سرم آوار شد آن لحظه که گفت / قسمت این است بنا نیست که تغییر کند/ گفت امید به وصل من و تو نیست که نیست / قصد کرده ست که یک روزه مرا پیر کند/ گفت دکتر من و تو مشکلمان کم خونی ست/ خون دل می خورم ای کاش که تاثیر کند/ در دو چشم تو نشستم به تماشای خودم / که مگر حال مرا چشم تو تصویر کند/ خواب دیدم که شبی راهی قبرستانم/ نکند خواب مرا داغ تو تعبیر کند/ مشت بر آینه کوبیدم و گفتم شاید / بشود مثل تو را آینه تکثیر کند/"سید تقی سیدی"

دیدن روی تو در خویش ز من خواب گرفت/ آه از آیینه که تصویر تو را قاب گرفت/ خواستم نوح شوم، موج غمت غرقم کرد/ کشتی ام را شب طوفانی گرداب گرفت/ در قنوتم ز خدا «عقـل» طلب می کردم/ «عشق» اما خبر از گوشه ی محراب گرفت/ نتوانست  فراموش  کند  مستی  را/ هر که از دست تو یک قطره مِیِ ناب گرفت/ کی به انداختن سنگ پیاپـی در آب/ ماه را می شود از حافظه ی آب گرفت؟!/"فاضل نظری"

* این را بخوانید جالب است بخش هایی از کتاب یازده دقیقه ی پائولو کوئیلو هست امروز خریدمش ...

 برای اینکه یک ساعت با مردی بگذرانم، 350 فرانک سوییس می‌گیرم. در واقع اغراق است. اگر در آوردن لباس‌ها را حساب نکنیم و تظاهر به محبت و صحبت درباره‌ی مسائل پیش پا افتاده و لباس پوشیدن را، کل این مدت می‌شود یازده دقیقه رابطه‌ی جنسی! یازده دقیقه! دنیا دور چیزی می‌گردد که فقط یازده دقیقه طول می‌کشد. به خاطر این یازده دقیقه است که در یک روز 24 ساعته (با این فرض که همه‌ی زن و شوهرها هر روز عشقبازی کنند، که مزخرف است و دروغ)، مردم ازدواج می‌کنند،‌ خانواده تشکیل می‌دهند، گریه‌ی بچه‌ها را تحمل می‌کنند، مدام توضیح می‌دهند که چرا دیر آمده‌اند خانه، به صد تا زن دیگر نگاه می‌کنند با این آرزو که با آن‌ها چرخی دور دریاچه‌ی ژنو بزنند، برای خودشان لباس‌های گران می‌خرند و برای زن‌هایشان لباس‌های گران‌تر، به فاحشه‌ها پول می‌دهند تا جبران کمبودشان را در زندگی زناشویی‌شان بکنند و نمی‌دانند این کمبود چیست. همین یازده دقیقه، صنعت عظیم لوازم‌آرایش، رژیم‌های غذایی، باشگاه‌های ورزشی و پورنوگرافی را می‌گرداند و وقتی مردها دور هم جمع می‌شوند، ‌برخلاف تصور زن‌ها، اصلاً راجع به زن‌ها حرف نمی‌زنند. از کار و پول و ورزش حرف می‌زنند. یک جای کار تمدن ما ایراد اساسی دارد/"یازده دقیقه / پائولو کوئیلو"

* در آینه نگاه کن اگر صورتی زیبا داری، کاری انجام بده که مناسب جمالت باشد و اگر صورتت زیبا نیست، زشتی کردار را بر آن میفزا/"افلاطون"

* هیچ فردی در پیِ اصلاح خویِ خویش نیست/ هر که را دیدیم در آرایشِ رویِ خود است/"صائب تبریزی"

* فعلا فقط همین...