"زنانگی های یک زن"

"پشت این پنجره یک نامعلوم نگران من و توست"

"زنانگی های یک زن"

"پشت این پنجره یک نامعلوم نگران من و توست"

" قل هو الله احد غیر از خدا نیست ولی / می پذیرم تو اگر لاف انا الحق بزنی "


بدان که نماز زیاد خواندن کار پیرزنان است/ و روزه فزون داشتن صرفه نان است/ و حج نمودن تماشای جهان است/ اما نان دادن کار مردان است./"خواجه عبدالله انصاری"


 پروردگار!

روزی اهل روزگار در این روز و هر روزگار از جانب تو و به دست روزی رسان و روزی دهنده ی تو بوده است.

من ، آدمی، روزی از تو می گیرم و شکر کرده و ناکرده روزگار می گذرانم بی آنکه بیندیشم عظمت و قدرت و اقتدار ابدی تو را که این گونه ، این گونه به قدرت و اقتدار، این خلق بی شمار را به شماره و اندازه، بی کم وکاست، روزی می دهی و کم یا زیاد ، روزگار می گذرانند و خداوند! ای کاش علاوه بر این رزق و این روزی حیات بخش و جان بخش، ذره ای از اندیشه و معرفت روزیم باشد هرچند که آن هم روزیم کرده ای و ای کاش آگاهی و درک آن، رزق ِ جانم شود تا بیندیشم و شکر کنم بزرگی و عظمت تو را که روزی رسانی و رزق دهی تنها یکی از هزار نشانه ی خداوندی و عظمت توست.

و پروردگار!

گاهی که اندکی معرفت و اندیشه می یایم تا چشم باز کنم و قدرت و اقتدار تو را ببینم باری بیشتر پی  می برم به اندکی شکرم در برابر بسیاری روزی و معرفت و اندیشه و دیگر نعمت هایت و دیگر چه بخواهم آنگاه؟ جز آنکه عفو و آمرزش روزیم کنی و ببخشایی مرا همیشه و هماره...


* عنوان پست از عمران میری

* یک عمر شکسته است دلم مثل نمازم/ ای روزه ام از خوردن غم های تو باطل/"عبدالحمید ضیایی"

* از من گرفتی سال ها بود و نبودم را/ ای گاوخونی! پس بده زاینده رودم را/از بس مکیدی شیره ی جان مرا عمری است/ پوشانده ام با برف اندام کبودم را/ من قطعه ای در دستگاه شور بودم تو/ با تلخی ات بر هم زدی اوج و فرودم را/ دنیا ترازویی به نفع توست تا بوده/ کم کرده در وجه زیان های تو سودم را/ای کاش این دنیا به من هم باز می گرداند/ چیزی که دیگر نیستم چیزی که بودم را/"کبری موسوی"

* اگر افسرده ای در گذشته زندگی می کنی/ اگر مضطربی در آینده زندگی می کنی/ و اگر با خود در صلحی در لحظه ی حال زندگی می کنی/" لائوتسه"

* احوال تو با غیر رسیده ست به گوشم/ در باخبری غصه کم از بی خبری نیست/ "محمد عزیزی"

* خودم بودم و پهنای دلم/ تو تمام جمعیتم بودی/ همه مَردُمم/ "رضا جمالی حاجیانی"

* کسی را دوست داشتن بدین معناست که روحش را از او بگیری و به او در ازای همین رُبایش بیاموزی روحش تا چه حد بزرگ ، زوال ناپذیر و روشن است. همه ی ما از همین رنج می بریم. عشق روح ما را به اندازه ی کافی ندزدیده است. از نیروهایی رنج می بریم که درونمان محبوس مانده اند. نیروهایی که هیچ کس قادر به غارتشان نیست تا آن ها را بر ما کشف کند/ "کریستین بوبن"

* زیرکی بفروش و حیرانی بخر/ زیرکی ظن است و حیرانی نظر/ "مولانا"

* تو پیام آوری از قدرت خالق شده ای/ هر کسی معجزه ای خواست بگو  چشمانم/ "سید علی علوی"

* چقدر  صورت تو از همیشه ماه تر است/ چقدر روی من از زندگی سیاه تر است/فرار می کنم از پوچی خودم به خودم/ و عشق راه جدیدی که اشتباه تر است/کدام جرعه عزیزم در این شب جادو/ گناه می کند آن کس که بی گناه تر است/ تو فرق می کنی اصلا به هم بریز و برو/ نگاه کن که نگاهت مرا نگاه تر است/چه اتهام عجیبی است من جنون دارم/فقط دلی است که از برّه سر به راه تر است/"سید مهدی موسوی"

* لعنت به عکس های تو با عکس دیگری/ حالا که می روی و دلم را نمی بری/ گاهی به دست های خودم خیره می شوم/گاهی به دست های تو در دست دیگری/سخت است اینکه بعد تو باید ببینمت/ اما فقط به شیوه ی خواهر برادری/ "سعید شیروانی"

* فروغ خیلی گریه می کرد من نمیفهمیدم چرا؟ بعدها که بزرگتر شدم و خودم با مردم زمانه طرف شدم شنیدم که چطور راجع به من قضاوت می شود گریه کردم و فهمیدم چرا فروغ گریه می کرد../ "فریدون فرخزاد"

* درماندگی یعنی تو اینجایی/ من هم همین جایم ولی دورم/ "علیرضا آذر"

* تسبیح شیخ پاره شد و دانه دانه شد/ از بس که استخاره زدم تا ببینمت/"عباس احمدی"

وقتی در جستجوی آدم ها برای استخدام هستید سه ویژگی را مد نظر قرار دهید: صداقت، هوش و انرژی و اگر اولی را نداشتند دو ویژگی دیگرشان شما را نابود خواهد کرد/ "وارن بافت"

* انسان حق دارد که انتقام جو باشد و کینه توزی کند و این حق را انسان های دیگر به او داده اند/" ماکسیم گورکی"

* درد دل با کس نمی گویم به غیر از یار خویش/ کُشته را بنگر شکایت پیش قاتل می برد/" صراف تبریزی"

* آقای مجری: پسر عمه یه کمکی به من می کنی بری دوتا نون بگیری؟ پسر عمه: کمک کردن به دیگران یه شعوری می خواد که من ندارم/ "کلاه قرمزی"

* شاید من بهتر از هر کسی بدانم که چرا انسان تنها موجودی است که می خندد تنها اوست که آنقدر عمیق رنج می برد که ناچار شده است خنده را ابداع کند/" فردریش نیچه"

* همیشه یک نفر پشت شلوغی های خیالت هست که مدام دوستت دارد که مدام دلتنگ توست و تو مدام بی خبری/ "لیلا مغربی"

* از مساحت قلبت تنها به اندازه ی دوپا را اشغال کرده ام/ دوستم بدار/ نه راه پیش دارم نه راه پس/ "حسین هادی نژاد"

* عشق آن است که یوسف بخورد شلاقی/ درد تا مغز سر و جان زلیخا برود/ "علی عدالتجو"

* تنها یک چیز می دانم و آن این است که وقتی می خوابم دیگر معنای ترس را نمی دانم، معنای رنج را ، معنای سعادت را، خوشا آن کس که به خوابی عمیق فرو رفته است. خواب سکه ای است که بهای هر چیز را می پردازد. ترازویی است که وزن همه ی آدمیان در کفه هایش یکسان است. فقیر و غنی و دارا و ندار همه به یک اندازه/ "آندری تارکوفسکی"

* شب رفت و حدیث ما به پایان نرسید/ شب را چه گُنَه؟ حدیث ما بود دراز/" مولانا"

* قیاس یک به یک شهر با تو آسان نیست/ که بهتر از همگان است؟ بهتر از آنی/"سجاد سامانی"

* همیشه آن که دم از عاشقی زده تنهاست/ نمازِ آن که مکبّر شود جماعت نیست/ "سعید صاحب علم"

* چند روز است که در روزه ی دیدار توام/ پُر کن این فاصله ها را که دم افطار است/"محمد شیخی"

* منظره ی ویرانی آدم ها غم انگیزترین منظره ی دنیاست/ ببینی کسی که مثل طاووس می رفته حالا مرغ نحیفی است/ پرش ریخته/ ببینی کسی خود را ملکه ای می پنداشته و تو را بنده ی زر خرید/ حالا منتظر گوشه ی چشمی است به او بکنی/ "رضا قاسمی"

* بعضی به شعر / بعضی به ترانه/ برخی به فیلم و عده ای هم به کتاب پناه می برند/ اما مدت هاست که آدم ها دیگر به همدیگر پناه نمی برند/" اُغوز آتای"

* هم دلی، هم همدلی، هم ناز دل را می بری/ناز شستت باوفا با چشم خود دل می بری/ "محمدخسرو آبادی"

* بزرگترین انتقام از ناملایمات زندگی این است که آدمی به شعر و شاعری روی بیاورد/"بختیار علی"

* از تحمل که گذشتم به تحمل خوردم/ دردم این بود که از یار خودی گل خوردم/ "سید مهدی موسوی"

* مُرده اگر ببیندت فهم کند که سرخوشی/ چند نهان کنی که مِی، فاش کند نهان تو/ "مولانا"

* هرچه کردم خواب خوش آید به چشمانم نشد/ روزها یاد تو هستم نیمه شب ها بیشتر/ "سید صادق رمضانیان"

* یک دم آرام ندیدم دل خود را همه عمر/ جز همان دم که دلم بود و دلت بود و دلت/ "علی علیخانی"

* من کوهم و قال من صدای یار است/ من نقشم و نقشبندم آن دلدار است/ چون قفل که در بانگ در آمد ز کلید/ می پنداری که گفت من گفتار است/" مولانا"

* آدمهایی که از رابطه های طولانی بیرون می آیند خطرناکند/چرا که آنها می فهمند می شود یک چیزهایی را از دست داد و نمُرد/ "ژوان هریس"

* هرچقدر یک انسان بدبخت تر باشد و یا هرچقدر یک ملت فقیرتر و توسری خورتر باشد به همان اندازه امیدوارتر است که در بهشت جزا و پاداش یابد/ "فئودور داستایوفسکی"

* دل در برِ من زنده برای غم توست/ بیگانه ی خلق و آشنای غم توست/ لطفی است که می کند غمت با دل من/ ورنه دلِ تنگ من چه جای غمِ توست؟/ "مولانا"