"زنانگی های یک زن"

"پشت این پنجره یک نامعلوم نگران من و توست"

"زنانگی های یک زن"

"پشت این پنجره یک نامعلوم نگران من و توست"

"رمضان است و تو هستی چه کنم با این درد؟ / ماه من یک طرف و ماه خدا یک طرف است/"


و گفت: اگر دوزخ مرا بخشند، هرگز هیچ عاشقی را نسوزم، بهر آن‌که عشق، خود، او را صد بار سوخته است!/ " تذکرة‌الاولیا، عطار نیشابوری"


* عنوان پست از یاسر قنبرلو

* با انار سرخ لب هایش فریبم داد و من/ روزه خواری هم اگر کردم گناهم پای عشق/ "آرش مهدی پور"

* روزِ ماه رمضان زلف میفشان که فقیه/ بخورد روزه ی خود را به گمانش که شب است/ "شاطر عباس صبوحی"

* بس که خوردم غم تو روزه ی من باطل شد / نرخ کفاره ی این خوردن عمدی چند است؟/" نرگس افری"

* من در آغوش تو از خود متولد شده ام/ روزه بر مؤمنِ دور از وطنش واجب نیست/ "آرش مهدی پور"

* کار عشق است نماز من اگر کامل نیست/ آخر آنگاه که در یاد توام در سفرم/ "میلاد عرفان پور"

* در قیامت چون نمازها را بیارند در ترازو نهند و روزه ها را و صدقه ها را همچنین اما چون محبت را بیارند محبت در ترازو نگنجد پس اصل محبت است/"مولانا"

* قلب ما کفن کسانی می شود که علاقه ی خاصی به آن ها داریم/"انوره دوبالزاک"

* گره انداخت به ابرو و گره زد به دلم/ که گره در گره زد جان و همه آب و گلم/" مرتضی مزروعی"

* خوب که فکر می کنی می بینی تمام خداحافظی ها سخت است حتی خداحافظی از دیوارهای یک خانه ی قدیمی/ "پتر اشتام"

* تنها یک چیز خوب در زندگی وجود دارد و آن هم عشق است و چقدر در مورد آن دچار سوء تفاهم می شوید با آن مثل یک رسم دینی جدی یا چیز قابل خریدی مثل یک لباس برخورد کرده و چقدر آن را خراب می کنید/" گیدو موپاسان"

* اولش رنج می کشی یه خرده بیشتر یا یه خرده کمتر بعد جدایی ها برات عادی می شن. زندگی همینه. دیگه هی جدایی پشت جدایی. زندگی جمع شدن نیست، جدا شدنه/ "کارلوس فوئنتس"

* گفتند که او عاشق گیسوی کمند است/ موهای من از عصر همان روز بلند است/" نفیسه سادات موسوی"

* هیچ راهی جز به دام افتادن صیاد نیست/ هر کجا پا می گذارم دامنی دل ریخته/"فاضل نظری"

* نگاهت می کنم خاموش و خاموشی زبان دارد/ زبان عاشقان چشم است و چشم از دل نشان دارد/ چه خواهش ها در این خاموشی گویاست نشنیدی؟/ تو هم چیزی بگو چشم و دلت گوش و زبان دارد/ "هوشنگ ابتهاج"

* تو با من حمل می شوی/ توده ای در گلوگاهم /که نه می توانم بالا بیاورم/ نه فرو دهم/ "پریسا قاسمی"

* خوش آن زمان که نکویان کنند غارت شهر/ مرا تو گیری و گویی که این اسیر من است/ "شهیدی قمی"

* رفتن کاری ساده است در حالی که فراموش کردن انقلابی است بزرگ/ "ناظم حکمت"

* ناگهان دور شدم از همه ی غم ها من/ از دعای چه کسی این همه خوبی با من؟/ "کاظم بهمنی"

* هر توقعی حتی توقع آرامش بیقراری می آورد/ "اُشو"

* بی مرز تر از عشقم و بی خانه تر از باد/ ای فاتح بی لشکر من خانه ات آباد/ تا کی بنویسم که تو می آیی و هر بار/ قولِ "سرِ خرمن بدهی" ، دست مریزاد/ حافظ به تمسخر به دلم گفت فلانی/ "دیریست که دلدار پیامی نفرستاد"/ دور از تو فقط طعنه خورِ مردمِ شهرم/ مجنونم و یک شاعرِ دیوانه ی دل شاد/ دستم به جدایی برسد ، رحم ندارم/ بد شد " گذرِ پوست به دبّاغ نیفتاد"/ با اینکه دلم گفته مدارا کنم اما/ ای داد از این دوری و از عشق تو بی داد/ تلخ ست اگر دوریِ شیرین به خدا شکر/ این قرعه ی عشق است که افتاده به فرهاد/"آرش مهدی پور"

روز اول بی‌ هوا قلب مرا دزدید و رفت/ روز دوم آمد و اسم مرا پرسید و رفت/ روز سوم آخ، خالی هم کنار لب گذاشت / دانه ی دیوانگی را در دلم پاشید و رفت/ روز چارم دانه‌اش گل داد و او با زیرکی/ آن غزل را از لبم نه، از نگاهم چید و رفت/ با لباس قهوه‌ای آن روز فالم را گرفت/ خویش را در چشم‌های بی‌قرارم دید و رفت/ فیل را هم این بلا از پا می‌اندازد خدا / هی لب فنجان خود را پیش من بوسید و رفت/ او که طرز خنده‌اش خانه خرابم کرده بود/ با تبسم حال اهل خانه را پرسید و رفت/ تا بچرخانم دلش را نذرها کردم ولی/ جای دل، از بخت بد، دلبر خودش چرخید و رفت/ زیر باران راه رفتن، گفت می‌چسبد چقدر/ با همین حالش به من حال دعا بخشید و رفت/ استجابت شد چه بارانی گرفت آن‌ شب ولی/ بی‌ من او بارانیش را پا شد و پوشید و رفت/ روز آخر بی‌ دعا، بی‌ ابر، هم باران گرفت/ دید اشکم را، نمی‌دانم چرا خندید و رفت/"قاسم صرافان"

* عطر موهایت قرار از شهر می گیرد بگو/ دل ربودن را کدام عطار یادت داده است؟/ "سجاد سامانی"

* گرچه احساس من از جنس زنان است ولی/ صحبت عشق که شد "مرد" حسابم بکنید/ "شیدا صیادپور"

* روز اگر با هم نشینان غم ز دل بیرون کنم/ شب که غیر از غم ندارم هم نشینی چون کنم؟/ "میر قوام الدین حسن"

* و چه شیرین است عشق وقتی که عذاب می دهد/ "محمود درویش"

* در عشق تو هر حیله که کردم هیچ است/ هر خون جگر که بی تو خوردم هیچ است/ از درد تو هیچ روی درمانم نیست/ درمان که کند مرا که دردم هیچ است؟/ "مولانا"

* دوتا جمله ی مقدس "به تو چه" و "به من چه" رو سرلوحه ی زندگیت قرار بده تا رستگار بشی/ "فامیل دور/کلاه قرمزی"

* وقتی رعد و برق می زند نترس/ نرو بغل او/ وقتی دلت می گیرد نخواه بغلت کند/ اجازه نده شب ها نزدیکت شود/ وقتی... وقتی .../ و اصلا چرا رفتی زنِ مردم شدی؟/ "کاظم خوشخو"

* دلم را بر می دارم/ سر قراری می آیم که با هم نداشتیم/ شاید آمدنت اتفاق افتاد/ عشق را دست کم نگیر/ "سوسن درفش"

* گویی که به تن دور و به دل با یارم/ زنهار مپندار که من دل دارم/ گر نقش خیال خود ببینی روزی/ فریاد کنی که من ز خود بیزارم/ "مولانا"