"زنانگی های یک زن"

"پشت این پنجره یک نامعلوم نگران من و توست"

"زنانگی های یک زن"

"پشت این پنجره یک نامعلوم نگران من و توست"

"مگر تولد توست امروز که اطلسی ها گل داده اند؟"

مازلت تسألنی عن عید میلادی

سجل لدیک اذن... ما انت تجهله

تاریخ حبک لی... تاریخ میلادی

*****************************

همیشه از من درباره ی روز تولدم می پرسی

پس  یادداشت  کن آنچه را که نمی دانی

روزی که عاشقت شدم روز تولد من است

" نزر قبانی ترجمه ی خودم"


 * عنوان پست از رضا کاظمی

* دلرُبا ماه من/ اردی بهشت من / اردی بعشق من/" زهرا اسلامی"

* تو پیرتر شده ای این که عیب نیست عزیز/ شراب کهنه که گیرایی اش شدیدتر است/"بنیامین دیلم کتولی"

* شناسنامه ی من یک دروغ تکراری ست/ هنوز تا متولد شدن مجالم هست/ "محمدعلی بهمنی"

* فصل بهار آمد و رنگ بهار نیست/ اردی جهنم است زمانی که یار نیست/ "علیرضا بدیع"

* سرد مثل روزهای زمستان شده ای/ اردیبهشت هایت کو؟/ "سارا شاهدی"

* راه می روی و شهر اردیبهشت می شود/ کمی رحم کن لامصّب/ اینگونه که راه می روی به ناز/ شهر بیچاره می شود/ "رضا کاظمی"

* مراقب شمعدانی هایت باش/ اردیبهشت/ ماه عاشقی های بی ملاحظه ست/ "مجتبی تقوی زاد "

* چمن حکایت اردیبهشت می گوید/ "حافظ"

* می فهمی داری پیر می شوی/ وقتی قیمت شمع های روی کیک از خود کیک بیشتر است/ "باب هاپ"

* ققنوس من دردا که پرپر، پرپرت کردم/ وقتی به دنیا آمدم خاکسترت کردم/ قول بهشت زیر پا نقل جهنم بود/ آتش شدم دامن گرفتم مادرت کردم/ نُه ماه کامل از دل ِ خون تو خون خوردم/ تو ماه کامل بودی و من لاغرت کردم/ با تاء تانیث ته اسمم سند خوردم/سی سال محکوم عذاب دیگرت کردم/ ای رفته از خود سال ها تا آمده با من/ تنهاتر و تنهاتر و تنهاترت کردم/ آتش گرفتم زیر خاکستر حلالم کن/ افتادم از پای نفس دیگر حلالم کن/ حرفی نمانده جز حلالم کن حلالم کن/ صدبار بخشیدی مرا از سر حلالم کن/ آه این نهنگ مرده قصد خودکشی دارد/ آبی اقیانوس پهناور حلالم کن/ آغوش می خواهم برای گریه ی سی سال/ هق هق تر از آنم که آرامم کنی مادر/ من زهر مارم تلخ کردم روزگارت را/ با بند نافم کاش اعدامم کنی مادر/ "طاهره خنیا"

دوستان را در دل/ رنج ها باشد/ که آن با هیچ دارویی خوش نشود/ نه به خفتن/ نه به گشتن/ و نه به خوردن/ الا به دیدار دوست/ "مولانا"

* تولد تنها روزی ست که مادر در برابر گریه های شما لبخند می زند / "دکتر عبدل"

*رونق پیری ست بی دل از جوانی دم زدن/جنس گرمی زینت دکان خاکستر بود/" بیدل دهلوی"

* گفتی که برمی گردی و چشمت به سوی غیر نیست/ فالی به حافظ می زنم اما جوابش خیر نیست/" محسن صحت"

* از جنگ از جدایی و نفرت دلم گرفت/ دلتنگ بازوان توام صلح تن به تن ! /"جواد گنجعلی"

* برایم نیمه شب تک بیت صائب می فرستد باز/ رگ خواب من افتاده به دست مردم آزاری/"حمیدرضا برقعی"

* انسان از سه چیز تشکیل شده/ رنج/ کار/ عشق/ما به خاطر عشق رنج می کشیم/ از سر رنج کار می کنیم/ و  در پی کار عاشق می شویم/ " محمود دولت آبادی"

* آراسته ظاهریم و باطن نه چنان/ القصه چنان که می نماییم نه ایم/ "شیخ بهایی"

* عهد بستی آنچه بین ماست ابدی ست/ یادم رفت که بپرسم عشق را می گویی یا رنج را؟/" نزار قبانی"

* دلتنگی همیشگی نیست/ قلب هم شبیه لباس/ روزی برای خریدارش جا باز می کند/"رسول ادهمی"

* نفرت/ حسادت /و خشم / تنها در پیرامون وجودی توست/ در عمیق ترین لایه های وجودت/ تنها عشق است که خانه دارد/" اشو"

* در ره عشقش چو دانش باید و بی دانشی/ لاجرم در عشق هم نادان و هم دانا شدم/ "عطار نیشابوری"

* اگر هنوز در رنجی/ بدان/ به آنجا که باید نرسیده ای/درخت شکوفه می دهد و خشنود است/تنها تخم در رنج و سختی است/درخت شو  و جشن بگیر/" اشو"

* در مرام جوجه هایم عشق بازی را ببین/ این یکی دق کرد وقتی آن یکی را گربه برد/"مجتبی سپید"

* من جسم و جان ندانم من این و آن ندانم/ من در جهان ندانم جز چشم پر خمارش/"مولانا"

* جان تو و جان من گویی که یکی بوده است/سوگند بدین یک جان کز غیر تو بیزارم/ "مولانا"

* من فکر می کردم سال ها باید یکی یکی سپری شوند تا هر بار آدم یک سال بزرگتر شود اما اینطور نیست این اتفاق یک شبه رخ می دهد...

* سی و چهار سالگی